Web Analytics Made Easy - Statcounter

به مناسبت روز ملی سینما با سینماگران، تهیه‌کنندگان، منتقدان و... در خصوص وضعیت سینما، تولیدات سینمایی و حال و احوال فروش فیلم‌ها گپ و گفتی داشته‌ایم که از نظر می‌گذرانید.

محمدرضا مصباح تهیه‌کننده فیلم‌های سینمایی «پوست»، «بی‌مادر»، «یدو» و... در (روز ملی سینما) درباره اهمیت این هنر بزرگ به خبرنگار گروه فرهنگ و هنر برنا گفت: سینمایی که امروز در اختیار ماست میراث هنرمندان و بزرگانی است که تلاش کرده‌اند این هنر را دست نخورده و اصیل به دست ما برسانند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 به همان اندازه که آن‌ها مسئولیتشان را درست انجام دادند ما هم موظفیم سینما را درست به نسل آینده بسپاریم اما متاسفانه در حال حاضر این اتفاق رخ نداده است و ما شاهد سینمای تجاری هستیم که در شرایط بحران‌زده‌ای قرار گرفته و به مرز ورشکستگی نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود.

او ادامه داد: یکی از معضلات بزرگ ما کمبود در تنوع ژانر است. بدبختانه سینمای ما به شدت درگیر تکرارهای معمول و مرسومی شده است که آن را از نوآوری و بدعت در فیلمسازی دور می‌کند. معتقدم اگر می‌خواهیم سینمایی ماندگار داشته باشیم باید آثاری در گونه‌های متفاوت بسازیم.

مصباح درباره فروش فیلم‌ها و وضعیت این روزهای سینما تاکید کرد: یکی از مشکلاتی که نقطه‌ی ضعف سینمای ما محسوب می‌شود تعداد پایین صندلی‌های سینما است که به نسبت جمعیت کشور ما بسیار کم است. ما مخاطبان بسیار محدود و معدودی داریم بنابراین با این مخاطب نمی‌توانیم امید به رشد و تعالی سینما را داشته باشیم. فیلم‌هایی که این روزها با عنوان فیلم‌های پرفروش مطرح می‌شوند نهایتا 2 یا 3 میلیون نفر مخاطب دارند که این برای جمعیت هفتاد_هشتاد میلیون نفری ما بسیار اندک است و این مشکلات به زیر ساخت‌های سینمای ما برمی‌گردد.

وی در خصوص درخواستش از مدیران سینما عنوان کرد: سینمای ما باید به جایی برسد که برای اکران تمام فیلم‌ها فضای کافی داشته باشد. مسئولین باید تلاششان را بکنند تا نقاط ضعف را چه از نظر  سخت‌افزاری و لجستیک چه از نظر محتوایی و ژانری رفع کنند. سینما خوراک فرهنگی مردم است. همانطور که به نیازهای شهری، اقتصادی و اجتماعی باید توجه شود به نیازهای هنری مردم هم باید توجه شود. از نگاه من حل این مشکلات به انقلاب بزرگی نیاز ندارد. با برنامه‌ریزی درست، تعامل و بهره گرفتن از بخش خصوصی می‌توان سالن‌های سینما را گسترش داد تا مخاطبان از 2 میلیون به پنج_شش میلیون نفر برسند.

تهیه‌کننده فیلم سینمایی «یدو» درباره اهمیت حضور سینمای ایران در دنیا تاکید کرد: سینمای ما برای اینکه بتواند در گردونه‌ی سینمای بین‌المللی قرار بگیرد ناچار است از لحاظ فنی خودش را آپدیت کرده و سطح بالا نگه دارد. توسعه الکترونیکی نباید باعث شود ما فرهنگ غنی ایرانی خودمان را فراموش کنیم. اگر ما در مسیری حرکت کنیم که اصالت ایرانی و فرهنگ را حفظ کنیم کار بزرگی انجام داده‌ایم. درست مثل مرحوم «عباس کیارستمی». ایشان یکی از مثال‌های دقیق، روشن و واضح سینمای ایران است. فیلم‌های او نه تنها از بعد تکنولوژی چیزی کم نداشت بلکه در کنار به روز بودن اصالت خودش را هم حفظ می‌کرد. اگر کمی دقت کنید متوجه می‌شوید همین امروز هم فیلم‌هایی در جشنواره‌های خارجی مورد توجه قرار می‌گیرند که به ابعاد انسانی توجه ویژه‌ای دارند.

او ادامه داد: ما باید تولیدات سینمایی خودمان را در گونه‌های مختلف بسط دهیم تا از این راه به چرخه اقتصاد سینما کمک کرده باشیم. برای مثال فیلم سینمایی «پوست» که من تهیه‌کنندگی آن را بر عهده داشتم نمونه‌ی بارز این گونه از آثار محسوب می‌شود. اگر منطقی نگاه کنیم هیچ تهیه‌کننده‌ای نباید این فیلم را تولید می‌کرد چرا که این اثر علاوه بر اینکه به زبان ترکی بود بازیگر چهره و مشهوری هم نداشت، بنابراین از لحاظ منطق تجاری ساخت چنین فیلمی هیچ توجیهی نداشت. اما من معتقدم که ما تهیه‌کننده‌ها هم باید ریسک کنیم تا بتوانیم به رشد و پیشبرد درست سینما کمک کنیم.

مصباح با اشاره به فعالیت این روزهایش گفت: با عنایت خداوند قصد دارم هر سال یک فیلم خوب در کارنامه‌ی کاری‌ام داشته باشم و با کارگردان‌های جوان و کار اولی همکاری کنم. خوشبختانه امسال هم فیلم سینمایی «در آغوش درخت» را به کارگردانی بابک خواجه پاشا دارم که در حال آماده‌سازی برای حضور در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر است. امیدوارم این اثر مورد توجه قرار بگیرد و با استقبال خوب مخاطبان همراه شود. 

خبرنگار: تبسم کشاورز 

انتهای پیام/

 

آیا این خبر مفید بود؟ 0 0

نتیجه بر اساس 0 رای موافق و 0 رای مخالف

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: پوست تئاتر جشنواره فیلم فجر موسیقی سینما محمدرضا مصباح یدو بی مادر

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۰۰۳۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اولین هنرپیشه زن سینما و یک سرگذشت تلخ پرتکرار

دهم اردیبهشت‌ماه سالروز درگذشت بازیگری است که نه تنها به عنوان نخستین هنرپیشه زن ایرانی شناخته می‌شود بلکه از منظری دیگر او را اولین قربانی در ناتوانیِ بومی کردنِ تفکر مدرن در سینمای ایران می‌دانند.

به گزارش ایسنا، نام صدیقه‌ (روح‌انگیز) سامی‌نژاد که متولد سال ۱۲۹۵ بود، با بازی در نقش «گلنار» در فیلم «دختر لُر» برای همیشه در تاریخ سینمای ایران باقی مانده است. «دختر لر» نخستین اثر ناطق سینمای ایران است و در سال ۱۳۱۲ توسط خان‌بهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا ساخته شد.

با پخش «دختر لر» در سینماها که با استقبال فراوانی هم روبرو شد، سامی‌نژاد به شهرت رسید اما بعد سرنوشت بسیار تلخی پیدا کرد.  

فریدون جیرانی سال ۱۳۸۹ در دورانی که پخش یک مصاحبه با فریماه فرجامی بعد از سال‌ها بی‌خبری و با تصاویری تکان‌دهنده از این ستاره سال‌های دور سینما واکنش‌های تندی را به دنبال داشت، در مطلبی بیان کرد:‌ «زندگی بازیگران در سینمای ایران تلخ است و این فقط مربوط به سال‌های پس از انقلاب نیست. از ابتدای ورود سینما به ایران این سرگذشت تلخ تکرار شده است. ۱۳ اردیبهشت سال ۱۳۷۶ یک روز صبح به دفتر مجله سینما زنگ زدند و گفتند روح‌انگیز سامی‌نژاد مُرده است. من تا آن روز فکر می‌کردم روح‌انگیز سامی‌نژاد باید سال‌ها پیش مرده باشد. به خانه خواهرش عالیه زند تبریزی زنگ زدم و دیدم خبر درست است. رفتم خانه عالیه زند تبریزی و فهمیدم سامی‌نژاد بعدازظهر چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۷۶ در سن ۸۶ سالگی در تنهایی مرده و روز پنج‌شنبه ۱۱ اردیبهشت در قطعه ۳۴ ردیف ۴۴ شماره ۴۶ در جایی گمنامی خاک شده است. رختخواب سامی‌نژاد وسط خانه بود. تنها میراث این اولین بازیگر سینما یک کیسه نایلونی بود و داخل آن یک بسته سیگار، یک شناسنامه و بروشور تانشده «دختر لر».» 

این کارگردان سینما همچنین گفته بود: «من قبل از دیدن این میراث، تصویر سامی‌نژاد را در فیلم تهامی‌نژاد دیده بودم که گریه می‌کرد و دیگر هیچ. «ایران قادری» که یک روز سرشناس‌ترین بازیگر تماشاخانه تهران بود، چه شد؟ چگونه مُرد؟ چه کسی خبر داشت؟ و خیلی‌های دیگر. ریشه سرگذشت تلخ بازیگران در سینمای ایران را باید در جامعه‌ای جستجو کرد که نتوانسته است تفکر مدرن را بومی کند و در خودش حل نماید. متاسفانه اولین قربانیان این ناتوانی بازیگران زن سینما بودند.» 

عباس بهارلو - مورخ و پژوهشگر سینما - در سال ۱۳۸۱ مطلبی درباره این بازیگر نوشته بود که در بخش‌هایی از آن آمده است: «وقتی‌ در سال‌ ۱۳۱۲ فیلمِ‌ «دختر لر» ساخته مشترک‌ خان‌بهادر اردشیر ایرانی‌ و عبدالحسین ‌سپنتا، که‌ صدیقه‌ سامی‌نژاد در آن‌ نقش‌ «گلنار» را بازی‌ می‌کرد، در تهران‌ نمایش‌ داده‌ شد، در میان‌ مردمی‌ که‌ برای‌ بار نخست‌ سیمای‌ یک‌ زن‌ ایرانی‌ را بر پرده سینما دیده‌ بودند واکنش‌های‌ ناگواری برانگیخت، که‌ به‌درستی‌ روشن‌ نیست‌ ــ و احتمالاً هیچ‌گاه‌ نیز معلوم‌ نخواهد شد ــ که‌ آیا خانم‌ صدیقه‌ سامی‌نژاد تصوری‌ از آن‌ واکنش‌ها در ذهن‌ داشته‌ است‌ یا خیر، و آیا اگر می‌داشت‌ حاضر به‌ ایفای نقش در آن‌ فیلم‌ می‌شد؟»

گفته می‌شود که در آن مقطع آوانس‌ اوگانیانس‌ نیز کوشش‌هایی را در زمینه ساخت فیلم انجام می‌داد و در این‌باره بهارلو ادامه داده است: «به‌موازات‌ فعالیت‌های‌ سخت‌کوشانه اوگانیانس در ایران، عبدالحسین‌ سپنتا و خان‌بهادر اردشیر ایرانی‌ نیز برای‌ ساختن‌ نخستین‌ فیلم‌ مشترک‌ در هندوستان‌ در جست‌وجوی‌ بازیگر زنی‌ بودند که زبان‌ فارسی‌ بداند و نقش‌ «گلنار» را در فیلم‌ «دختر لر» بازی‌ کند. تا قبل‌ از دوره پهلوی‌ِ اول‌ بازی‌ زنانِ ‌مسلمان‌ در نمایش‌ها و تعزیه‌ها ممنوع‌ بود و بازیگران‌ زنی‌ که‌ در این‌ سال‌ها در فیلم‌های‌ اوگانیانس‌ و مرادی‌ ایفای‌ نقش‌ می‌کردند مانند مادام‌ سیرانوش، لیدا ماطاوسیان، ژاسمین‌ ژوزف، زما اوگانیانس‌ و آسیا قسطانیان‌ (کوستانیان) از بانوان‌ ارمنی‌ بودند که‌ اکثر آن‌ها از صحنه تئاتر به ‌سینما آمده‌ بودند، به‌همین‌ دلیل‌ موانع‌ کم‌تری‌ بر سرِ راه‌ خود داشتند.

سپنتا موفق‌ شد صدیقه‌ (روح‌انگیز) سامی‌نژاد، همسر یکی‌ از کارکنان‌ کمپانی‌ امپریال فیلم‌ بمبئی، را که‌ از سیزده‌ سالگی‌ از کرمان‌ به هندوستان‌ رفته‌ بود مجاب‌ کند و با این‌ توضیح‌ که نام‌ او به‌عنوان‌ نخستین‌ بازیگر زن‌ در تاریخ ‌سینمای‌ ایران‌ ثبت‌ خواهد شد ــ که‌ شد ــ موافقت‌ او و شوهرش، دماوندی، را برای‌ بازی‌ در فیلمش‌ جلب‌ کند. بدین‌ ترتیب‌ گروه‌ هندی‌ ـ ایرانی‌ عبدالحسین‌ سپنتا و اردشیر ایرانی‌ کار خود را در هندوستان‌ آغاز کرد.

«دختر لر» نخستین‌ بار در سی‌ام‌ آبان‌ ۱۳۱۲ در دو سینمای‌ مایاک‌ (دیده‌بان) و سپه‌ بر پرده‌ آمد، و نمایش‌ آن، سال‌ بعد از دوم‌ مردادماه‌ ۱۳۱۳ در سینما مایاک‌ تکرار شد، و پس‌ از یک‌ ماه‌ از چهارم ‌آذر نمایش‌ آن‌ در سینما سپه‌ به‌ مدت‌ پنجاه‌ روز ادامه‌ یافت. سپس‌ با یک‌ دو هفته‌ وقفه‌ در همین‌سینما از نو بر پرده‌ رفت. استقبال‌ از فیلم‌ بسیار پُرشور بود و حتی‌ «مادر بزرگ‌های‌ خیلی‌ پیر» هم‌ رفتند تا سرگذشت‌ «دختر لر» را به‌چشم‌ ببینند.»

 ایفای‌ نقش‌ گلنار در «دختر لر» موجب‌ شد که‌ صدیقه‌ سامی‌نژاد چنان انگشت‌نما و زبانزد خاص‌ و عام‌ شود که هم با دشنام روبرو شد و هم با تشویق برخی مردم در شهرهای مختلف.»

سامی‌نژاد در سال‌ ۱۳۴۹ یعنی ۳۷ سال‌ پس‌ از نمایش‌ «دختر لر»، در مستندی از محمد تهامی‌نژاد با نام‌ «سینمای‌ ایران‌ از مشروطیت‌ تا سپنتا» حضور یافت‌ و به‌ روایت‌ زندگی‌ دشوار و پر از رنج خود پرداخت.

از تهامی‌نژاد نقل‌ شده است‌: «اغلب‌ به‌طور کنترل‌نشده‌ای‌ می‌خندید و در حالی‌که‌ اشک‌ در چشمانش‌ حلقه‌ زده‌ بود به‌ من‌ گفت‌ که‌ هنگام‌ اقامت‌ در هند ایرانی‌های‌ متعصب‌ او را مورد ضرب‌وشتم‌ قرارمی‌دادند و حتی‌ بطری‌ به‌طرفش‌ پرتاب ‌می‌کردند. به‌طوری‌که‌ همواره‌ مجبور بود همراه ‌با محافظ‌ از استودیو امپریال‌ فیلم‌ خارج‌ شود.»

درباره این چهره مستند دیگری با نام «روح‌انگیز سامی‌نژاد» به کارگردانی مجید فدایی نیز ساخته شده که در ارتباط با زندگی نخستین بازیگر زن سینمای ایران و ایفاگر نقش «دختر لر» است،

سامی‌نژاد در حالی در 80 سالگی از دنیا رفت که خاطرات زیادی از دورانی که «دختر لر» ساخته شد و حواشی پیرامون آن بازگو نشد. فریدون جیرانی که مطالعات زیادی درباره تاریخ سینما دارد، با بیان اینکه چنین اتفاقی فقط مختص نخستین بازیگران سینما نبوده، در مصاحبه‌ای با ایسنا گفته بود:‌ «بسیاری از بازیگران سینما، حرف و تاریخ سینما را با خود به زیر خاک بردند. من بارها به آن‌ها گفته بودم که اجازه بدهید این اطلاعات به نسل‌های دیگر انتقال داده شود، اما بسیاری از آن‌ها به این موضوع توجه نکردند.» 

او گفته است: «قدیمی‌های معروف، بریده‌اند و سعی می‌کنند که صحبت نکنند، چون معتقدند سال‌ها به آن‌ها بی‌لطفی شده است و دل پرگلایه‌ای دارند. مثل ناصر ملک مطیعی که من یک بار از او دعوت کردم تا به خانه سینما بیاید و درباره «چهارراه حوادث» (فیلمی به کارگردانی ساموئل خاچیکیان) صحبت کند و هرچه اصرار کردم موافقت نکرد.  فردین هم دق کرد، در حالی که می‌توانست بازی کند. در یکی از برنامه‌های تلویزیونی هفت، بعد از سال‌ها آقای افخمی گفت که اگر به تاریخ سینما مراجعه کنید می‌بینید که بعد از فیلم «گنج قارون» تعداد سینماهای تهران افزایش پیدا کرده است بنابراین نمی‌توان نقش فردین را در تاریخ سینمای ایران انکار کرد اما سال‌ها تلاش شد که این نقش را انکار و حذف کنیم اما نتوانستیم. برای همین بعد از فوت او تشییع جنازه باشکوهی شکل گرفت. او می‌توانست بازی کند، چرا بازی نکرد؟ اگر بازی می‌کرد چه اتفاقی می‌افتاد؟ در سینمای سی سال اخیر که علی بی‌غمی وجود نداشت، می توانست نقش یک پدر را بازی بکند.»

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • ایساتیس پرمخاطب‌ترین فیلم هنر و تجربه
  • دین سینما به امام صادق‌(ع) چه زمانی ادا می‌شود؟
  • رکورد فروش اکران برخط فیلم‌های سینمایی جابه‌جا شد
  • بازیگر قدیمی سینما به کما رفت
  • بازیگر قدیمی سینما به کما رفت/ عکس
  • سینما به روایت «آپاراتچی»
  • کانون «نگاره و سینمای» دانشگاه آزاد بروجرد گشایش یافت
  • «مست عشق» ، زمانی برای مستی سالن های سینما / روایت مولانا و شمس ، پدیده ای فراتر از اکران
  • سرگذشت غم‌انگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران
  • اولین هنرپیشه زن سینما و یک سرگذشت تلخ پرتکرار